اشعار فاطمی (جدید)

سلام من به تو یا صاحب الزمان مهدی(عج) - فدای آن گل زیبای مه نشان مهدی(عج)

اشعار فاطمی (جدید)

سلام من به تو یا صاحب الزمان مهدی(عج) - فدای آن گل زیبای مه نشان مهدی(عج)

اشعار فاطمی (جدید)

بسم الله الرحمن الرحیم
==============
گرخسته گشته ای زغم و رنج عالمی
شعـری بخـوان ز دفتـر اشعـارفاطمی
==============
شعر دارای حقوق و مالکیت معنوی است که صرفاً تعلق به شاعر آن دارد .
لطفاً هنگام کپی کردن اشعار ، حتماً نام شاعر یا آدرس وبلاگ را قید نمایید . با تشکر
حمیدرضا فاطمی

وبلاگ "اشعار فاطمی" در بلاگفا
fatemi84.blogfa.com

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۶ بهمن ۹۸، ۱۷:۱۰ - بنده
    تشکر

اشعار فاطمی

کانال اشعار فاطمی در سروش

کانال اشعار فاطمی در ایتا

کانال اشعار فاطمی در سروش کانال اشعار فاطمی در ایتا

۳ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۱:۵۱ ق.ظ

شعر گونه ای در غم غزه 1387 تا 1402

شعرگونه ای در غم غزه 

  فریاد خدایا که غم غزه مرا کشت

برای تو چه شعری بگویم

 که غم دلخراش تو در آن جا بگیرد

برای تو  چه جمله ای بسازم

که بتواند داغ بزرگ و جان گداز تو را بیان کند

کدام واژه مصیبت سنگین تو را بر دوش تواند کشید 

یا کدام واژه و عبارت می تواند بار ذلت دشمنان تو را با خود حمل کند

و  ننگ پلیدی و پستی آنان را بپذیرد

چه کلماتی می توانند بیانگر این همه جنایات دلخراش غزه باشند

 

فریاد خدایا که غم غزه مرا کشت

برای تو چه شعری بگویم

تو به شعر من نیازی نداری

یعنی امروز روز شعر گفتن نیست

شعر را وقتی باید گفت که مصیبتی تمام شده باشد

و تو یا پیروز باشی و من غریو شادمانیت را سر دهم

و یا به شهادت رسیده باشی و من مظلومیتت را فریاد بزنم

 

اما امروز زمان شعر گفتن نیست

اگر بتوانم به کمکت بیایم و برای نجاتت از چنگال دشمن خونخوار بجنگم

و یا اگر نمی توانم از غصه ات بمیرم !

http://www.bsharat.com/id/5/gaza/gaza/t.jpg

 --------------------------------------

من نمی خواهم شعر بگویم

فقط می خواهم به تو بگویم

که من در کنار تو هستم

من با تو هستم

و تو پاره ی تن من هستی

هر بمب و موشکی که بر خانه تو فرود می آید

بر خانه من هم فرود می آید

هر زخمی که بر پیکر تو می رسد

 بر پیکر من هم می رسد

من از تو جدا نیستم

امروز بیشتر از همه وقت های دیگر تو را دوست دارم

و با تو احساس هم دردی می کنم

من در زیر آوار در کنار کودکان تو ام

من مظلومیت و غربت شما را با تمام وجودم حس می کنم

http://www.asretamaddon.ir/wp-content/uploads/2014/07/139304201046019653180424-640x360.jpg

---------------------------------------------------------------

من نمی خواهم شعر بگویم

فقط می خواهم بگویم که دشمن دشمنان شمایم

دشمن جنایتکاران صهیونیست

که همچون گرگ های درنده به شما حمله کرده اند

و دشمن کسانی که ناجوانمردانه از انها حمایت می کنند

و برایشان تبلیغات دروغین به راه می اندازند

و دشمن کسانی که از سر ترس و بزدلی و خیانت با آنها سازش می کنند 

من دشمن کسانی هستم که برای ریختن خون پاک تو

و خراب کردن خانه و کاشانه ات قطعنامه امضاء می کنند

 آه که غم بزرگ تو و درد پلیدی دشمنانت بر قلبم چه سنگینی می کند

تو مسلمانی و من هم !

پس من و تو یکی هستیم و از هم جدا نیستیم

کاش می توانستم برای نابودی دشمنانت دست به کاری بزرگ بزنم

شعر من به چه درد تو می خورد ؟! 

تو فرصت خواندن شعر مرا نداری

کاش می توانستم به جای شعر موشکی بسازم

و کاخ های نحس دشمنانت را ویران کنم

کاش می توانستم مسلمانان را جمع کنم

و لشگری بزرگ به سویت روانه کنم

تا تو را در مقابل ظلم دشمنانت در پناه خود بگیرند

ولی دلم روشن است که فردا از آن تو است 

فردا که امام زمانمان (عج) بیاید کسی جرأت  جسارت به حریم تو را نخواهد داشت

 پس ای غزه منتظر باش !

   

به امید پیروزی مسلمانان مظلوم غزه بر آدم کشان حرفه ای صهیونیست

حمیدرضا فاطمی  - جمعه 27/10/1387

دریافت شعر در قالب PDF    تصویری

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d3/Gaza_Strip_map_fa.svg/464px-Gaza_Strip_map_fa.svg.png

همه مطالب و تصاویر غزه و فلسطین در وبلاگ بلاگفا

موضوعات: فلسطین غزه Gaza - روز قدس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۲ ، ۰۱:۵۱
حمیدرضا فاطمی---: ۱۰۵۹
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ

پیروزی فلسطینی ها، نتیجه مقاومت در میدان

https://media.mehrnews.com/d/2023/10/07/3/4689949.jpg?ts=1696699265314

پیروزی فلسطینیها، نتیجه مقاومت در میدان

موضوعات: فلسطین غزه Gaza - روز قدس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۰۲ ، ۱۳:۴۱
حمیدرضا فاطمی---: ۷۶
يكشنبه, ۹ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۴۲ ق.ظ

داستان توسل به حضرت زینب (س)

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/12/3/2996258_576.jpg

داستان توسل به حضرت زینب (س)

سرت را پایین مى‏ اندازى، طاقت این که سر بلند کنى و به چشمان مادر خیره شوى را ندارى. نگاهت را به گوشه تاقچه روى عکس پدر، که خیره نگاهت مى‏ک ند، ثابت مى‏ کنى؛ این روزها عجیب دلِ گرفته‏ اى دارى!

هنوز نتوانسته‏ اى باور کنى که براى همیشه، خانه‎نشین شده ‏اى. وقتى یادت مى‏ آید که درس و مدرسه را براى همیشه مى‏ خواهى ترک کنى، دلت مى‏ سوزد. احساس مى‏ کنى از نوک پا تا سرت تیر مى‏ کشد و اندوهى عمیق تو را از بودن، پشیمان مى ‏کند.

ـ فوزیه، دخترم! اینقدر به خودت فشار نیار، من تحمّل غصّه‏ هاى تو را ندارم.

نگاهت را بر مى‏ گردانى؛ به گوشه اتاق که مادر نشسته خیره مى ‏شوى؛ یک لحظه آرزو مى‏ کنى کاش پاهایت رمقى در خود داشت و مى‏ توانستى بلند شوى، مى‏ دویدى و مادر را در آغوش مى‏ کشیدى!

آب دهانت را قورت مى‏دهى. بغضى سنگین، گلویت را مى ‏فشارد. مى ‏خواهى چیزى به مادر بگویى؛ مى‏ خواهى چیزى بگویى و درد مادر را کمى تسکین دهى. زبان در دهانت نمى‏ چرخد. پرده اشک جلوى چشمانت را مى‏ گیرد و چهره شکسته و خسته مادر را تار مى ‏بینى.

مادر خیره نگاهت مى ‏کند. زیر لب چیزهایى را زمزمه مى‏ کند. دلت برایش مى‏ سوزد؛ آرزو مى ‏کنى کاش هرگز نبودى! مادر این روزها غصّه‏ هاى زیادى برایت خورده بود؛ شب‏ها تا دمیدن آفتاب با چشمانى اشک بار برایت دعا کرده بود، احساس شرم مى‏ کنى، فکر مى‏ کنى «بودنت» تنها غصّه دادن به مادر است. آه سردى از گلو بیرون مى‏ دهى، چشمانت را براى لحظه‏ اى مى ‏بندى.

ـ انگار قسمت من این بوده! با سرنوشت که نمى ‏شه جنگید؛ شما هم غصّه من را نخورید، خداى ما هم بزرگه.

مادر تکانى به خودش مى‏ دهد؛ قامتش را خمیده ‏تر از همیشه مى‏ بینى؛ نزدیکت مى ‏آید. مى‏ خواهى بلند شوى، اما پاهایت رمقى در خود نمى‏ بیند که همراهیت کند.

مادر دست روى شانه‏ ات مى‏ گذارد. چشم به چهره مادر مى‏ دوزى، چشمانش خیسِ اشک مى‏ شود. دستان سردت را توى دستان لرزانش مى‏ گیرد.

ـ شرمنده ‏ام دخترم! دیگر نمى دونم چه کار کنم؟ به کدوم دکتر نشانت دهم؟

 سرت را پایین مى ‏اندازى، احساس تشنگى مى‏ کنى؛ مى‏ خواهى از مادر جرعه‏ اى آب بگیرى، اما مى‏ بینى آب هم نمى ‏تواند عطشت را از بین ببرد.

ـ علاج من مادر! علاج من فقط دست خانم زینب هست و بس.

موضوعات: امامان معصوم (ع) -اهل بیت (ع) حضرت فاطمه زهرا (س) امامزادگان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۲ ، ۱۰:۴۲
حمیدرضا فاطمی---: ۳۰۲