سلام من به تو یا صاحب الزمان مهدی(عج) - فدای آن گل زیبای مه نشان مهدی(عج)
بسم الله الرحمن الرحیم ============== گرخسته گشته ای زغم و رنج عالمی شعـری بخـوان ز دفتـر اشعـارفاطمی ============== شعر دارای حقوق و مالکیت معنوی است که صرفاً تعلق به شاعر آن دارد . لطفاً هنگام کپی کردن اشعار ، حتماً نام شاعر یا آدرس وبلاگ را قید نمایید . با تشکر حمیدرضا فاطمی
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی، معروف به لسان الغیب و ترجمان الاسرار ، شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. وی در سال 727 قمری در شیراز به دنیا آمد. بیشتر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوه سخنپردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوه سخنش با او مشهور است. او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته میشود.
در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد و نام او به گونهای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. وی در سال 792 قمری در شیراز دیده از جهان فرو بست و در همین شهر به خاک سپرده شد. هر ساله در تاریخ 20 مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار میشود. مطابق تقویم رسمی ایران این روز، روز بزرگداشت حافظ نامیده شده است.
چند سال قبل یه روز جمعه صبح زود بیدار شدم و نمازی خواندم ، هوای پاک و تازه ای بود . حال و هوای خوبی داشتم .
دیوان حافظ جلوی دستم آمد و صفحه ای را باز کردم و شروع به خواندن کردم. دیدم این غزل فقط به امام زمان (عج) می خورد! غزل بعدی و غزل بعدی و تا چند صفحه همه اش با دلیل بهم ثابت شد که فقط به امام زمان (عج) می خورن نه به هیچ کس دیگری. و آنجا بود که برایم اثبات شد که محبوب واقعی جناب حافظ در بیشتر غزل ها وجود نازنین امام عصر (عج) هستند. بجز اشعاری که عرفانی هستند که منظور از محبوب ، خداوند است یا مستقیما به شخص خاصی اشاره دارد و مشخص است مثلا به فوت فرزندش یا از دست دادن همسرش و ...
تقدیم به رهبر عزیز و فرزانه ام - حمیدرضا فاطمی – سحر سوم ماه مبارک رمضان –۸۶/۶/۲۴
-----------------------------------------
در وب جستجو می کردم به این پوستر زیبا برخوردم که دوستان عزیز سایت فکرت با استفاده از اشعار این وبلاگ طراحی کرده و منتشر کرده اند. . از آنها تشکر و قدردانی می کنم.
شعر زیبایی ازشاعر گرانقدر مرحوم دکتر قیصر امین پور
چه شد؟ خاک از خواب بیدار شد
به خود گفت: انگار من زنده ام
دوباره شکفته است گل از گلم
ببین بوی گل می دهد خنده ام
نوشتند چون حرف ناگفته ای
گل لاله را بر لب جویبار
چه شد؟ باز انگار آتش گرفت
همه گل به گل دامن سبزه زار
چنین گفت در گوش گل، غنچه ای:
نسیمی مرا قلقلک می دهد
زمین زیر پایم نفس می کشد
هوا بوی باد خنک می دهد
صدای نفس های نرم نسیم
به بازیگری گفت: اینک منم
که با دست های نوازشگرم
گلی بر سر شاخه ها می زنم
از این سوره سبز و آیات سرخ
کتاب زمین پر علامت شده
زمین گفت: شاید بهشت است این
زمان گفت: گویا قیامت شده
زمین فکر کرد: آسمانی شده
کبوتر گمان کرد: آبی شده
دل سنگ حس کرد: جاری شده
گل احساس کرد: آفتابی شده
به چشم زمین: برف ها آب شد
به فکر کویر: آبشار آمده
به ذهن کلاغان: زمستان گذشت
به قول پرستو: بهار آمده !
عکس های دیگر و اشعار دیگر ایشان در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: علما و بزرگان ، افراد و اشخاص ، خاطرات تلخ و شیرین ، اشعار شعرا و شاعران دیگر ، دیوان اشعار برچسبها: آرامگاه , قیصر امین پور , گتوند , شوشتر , شاعر انقلاب