اشعار فاطمی (جدید)

سلام من به تو یا صاحب الزمان مهدی(عج) - فدای آن گل زیبای مه نشان مهدی(عج)

اشعار فاطمی (جدید)

سلام من به تو یا صاحب الزمان مهدی(عج) - فدای آن گل زیبای مه نشان مهدی(عج)

اشعار فاطمی (جدید)

بسم الله الرحمن الرحیم
==============
گرخسته گشته ای زغم و رنج عالمی
شعـری بخـوان ز دفتـر اشعـارفاطمی
==============
شعر دارای حقوق و مالکیت معنوی است که صرفاً تعلق به شاعر آن دارد .
لطفاً هنگام کپی کردن اشعار ، حتماً نام شاعر یا آدرس وبلاگ را قید نمایید . با تشکر
حمیدرضا فاطمی

وبلاگ "اشعار فاطمی" در بلاگفا
fatemi84.blogfa.com

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۶ بهمن ۹۸، ۱۷:۱۰ - بنده
    تشکر

اشعار فاطمی

کانال اشعار فاطمی در سروش

کانال اشعار فاطمی در ایتا

کانال اشعار فاطمی در سروش کانال اشعار فاطمی در ایتا

در زمان ((مرحوم علامه بحرالعلوم رضوان الله تعالى علیه ،)) قبر مقدس ‍ حضرت ابوالفضل العباس (ع ) خراب شد. به ((علامه بحرالعلوم )) خبر دادند که قبر مقدّس ((حضرت عباس (ع))) دارد خراب مى شود، ((علامه بحرالعلوم )) دستور داد تا قبر شریف ترمیم و تعمیر شود.
بنابراین شد که روز معین به اتفاق استاد بناء به سرداب مقدس بروند و قبر را تجدید عمارت کنند.
در روز مقرر علامه همراه استاد بنا وارد سرداب و زیر زمین شدند.
معمار نگاهى به قبر و نگاهى به علامه کرد و گفت : آقا اجازه مى فرمائید سؤالى بکنم ؟
فرمود: بپرس ؟
استاد بناء گفت : ((ما تا حالا خوانده و شنیده بودیم ((مولاناالعباس (ع) )) اندامى موزون و رشید و قد بلند و چهارشانه داشته ، بطورى که وقتى سوار بر اسب مى شده زانوهایش برابر گوشهاى اسب قرار مى گرفته .پس بنابر این باید قبر مقدس هم بزرگ و طولانى باشد، ولى من مى بینم صورت قبر کوچک است ؟!))
آیا شنیده هاى من دروغ است ، یا کوچکى قبر علت خاصى دارد؟!
((علامه بحرالعلوم )) بجاى جواب سر به دیوار گذاشت و سخت گریه کرد.
گریه طولانى علامه ، معمار را نگران و ناراحت و مضطرب نمود و عرضه داشت : آقاى من چرا گریان و اندوهناک شدید و سرشک غم از دیدگان فرو می ریزید؟!
مگر من چه گفتم ، آیا از سؤالى که من کردم تاثرى بر شما روى آورده ؟
علامه فرمود: استاد بناء پرسش تو دل مرا به درد آورد. چون شنیده هاى تو درست و صحیح است ،امّا من به یاد مصائب و دردهاى وارده بر عمویم عباس (ع ) افتادم .
((آرى عباس بن على (ع ) اندامى رشید و قد و قامتى بلند داشت ، و لیکن بقدرى ضربت شمشیر و تبرهاى دلسوز و گرزها و نیزه ها بر بدن نازنین او وارد کردند که بدنش را قطعه قطعه نمودند و آن اندام رشید به قطعات خونین تبدیل شد.

آیا انتظار دارى بدن پاره پاره ((حضرت عباس (ع) )) که بوسیله ((حضرت امام سجاد (ع) )) جمع آورى و دفن شد قبرى بزرگتر از این قبر داشته باشد؟!😭

منبع :کرامات العباسیه

پی نوشت: چند روزیه که به این سایت و کتاب کرامات العباسیه برخورد کردم هر شبی که میام به وبلاگ چند تا از داستانهاشو می خونم و اشکمو در میارن . امشب تصمیم گرفتم این داستان را نقل قول کنم تا شما دوستان عزیز هم متوسل بشید به آن حضرت ؛ اول برای فرج حضرت صاحب الزمان (عج) دعا کنید و بعد برای حوائج شرعیه خودتان و خانواده محترم . برای ما هم دعا بفرمایید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی