غدیر ، بزرگترین عید مسلمانان
اگر چـه عید فطـر و عید قـربان
به نـزد مسلمین عیـد کبـیر است
و لیـکن بـر اسـاس نصّ قـرآن
کمال دین ما« عید غدیر » است
اشعار و مطالب دیگر در مورد حضرت علی (ع) وعید غدیر
اگر چـه عید فطـر و عید قـربان
به نـزد مسلمین عیـد کبـیر است
و لیـکن بـر اسـاس نصّ قـرآن
کمال دین ما« عید غدیر » است
اشعار و مطالب دیگر در مورد حضرت علی (ع) وعید غدیر
عید سعید غدیر بر شما و همه عاشقان ولایت و رهبری مبارک باد
عید غدیر خم ، نبیّ ، دست علی بالا گرفت
شد آیه نازل دینـتان امروز دین کامل است
در عصر غیبت هم ولیّ , چون نایب مهدی بُود
امروز "حکم رهبری" ، معیار حق و باطل است
این دو بیت را امشب سروده ام ، آن هم برای ارسال پیامک به دوستان و آشنایانی که در دلشان شک و ریبی هست ! فردا انشاالله برای ۱۵۰ نفر می فرستم!
حمیدرضا فاطمی ۰۳/۰۸/۱۳۸۹
این حرف 10 سال پیشه . این هفته ان شاءالله در و وبلاگها و همه رسانه های مجازی منتشر کنید ؛ خط شیاطین دارن به شدت علیه رهبری فعالیت می کنند.
علی معنای عشق آفرینش
علی آن شیر میدان شجاعت
علی آن مظهر زهد و عدالت
همان سرچشمه علم و فضایل
به آن زیبا ترین شکل و شمایل
علی دریای علم بیکران ها
که بود آگه به راه آسمانها
علی زیبا ترین نام دو عالم
علی اولی ترین اولاد آدم
علی آن اولین مرد مسلمان
که در جانش نشسته نور ایمان
به سیزده سالگی بهر پیمبر(ص)
ولی گشت و وصی گشت و برادر
علی آن وارث علم نبوت
علی آن صاحب حق امامت
علی معنای عشق آفرینش
چراغ روشن تقوا و بینش
----------------------------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پیمبر کز خلایق برترین بود
بدانستی که حج آخرین بود
چو در خاک غدیر خم رسیدند
بکردند صبر تا مردم رسیدند
تمام حاجیان را جمع کردند
سخن های فصیحش سمع کردند
سپس دست علی بالای سر کرد
وصیت کرد و گفتارش اثر کرد
که هر کس را که من مولای اویم
ز بعد خود علی مولاش گویم
که هرکس دست من بالای او هست
ز بعد من علی مولای او هست
وصی باشد برایم هم برادر
ولی بهر شما مولا و رهبر
ز گفتار نبی طاعت نمودند
تمام حاضران بیعت نمـودند
چو پیغمبر برفت از دار دنیا
دل مولا شکست از کار دنیا
ولی انداخت رسم بی وفایی
میان امت و مولا جدایی !
ضمان و بیعت خود را شکستند
ز قدرت دست او کامل ببستند
خلافت را ز دست او ستاندند
شتر در خانه ای دیگر نشاندند
ز دست او حکومت را گرفتند
همه زین ماجرا اندر شگفتند
علی کز علم و حکمت هیبتی داشت
خلافت کی به نزدش قیمتی داشت
خلافت را به نزدش قیمتی نیست
به قدر لنگه کفش کهنه ای نیست
تمام همّ و غمّش بهر دین بود
که دستورات قرآن کی چنین بود
سکوتش بهر حفظ دین اسلام
که تا شاید بماند شیعه را نام
چنانکه خاری اندر چشم او بود
و یا یک استخوانش در گلو بود
سکوت ازشیرغران بس عجیب است
چرا؟ چون بین یارانش غریب است
بگفــتا صبر کردم بهر دینم
که پیغمبر (ص) بفرمودی چنینم
حمیدرضا فاطمی - 1385 - از برادران و خواهران ایمانی التماس دعا !