امید استجابت- دو شعر و یک خاطره از حرم امام رضا (ع)
امید استجابت
این دو بیت را در کنار ضریح قشنگ آقا امام رضا (ع) گفته ام:
============================
بر امیـد استجـابت آن قـدر در می زنم
درهوای کوی عشقت بال و هم پرمی زنم
تا برآری حاجتم را از سر جود و سخا
بر ضریحت بوسـه ها با دیـدۀ تر می زنم
============================
به وقت باز گشتن از زیارت
چو من اندر حرم پا می گذارم
کنار آن ضریح سبـز و زیبـا
دلـم را پیش تو جا می گذارم !
حمید رضا فاطمی - تابستان 1385
=======================
شبکه امام رضا (ع) (سایت اینترنتی )
یک خاطره :
وقتی فرزند عزیزم به سن دو سال و نیم رسیده بود او را به پابوس امام رضا(ع) بردیم؛ یک روز از خیابان آیت الله شیرازی به سمت حرم رفتیم . آفتاب زیبای بعد از ظهر پاییزی ، زیبایی گنبد و بارگاه امام (ع) را دو چندان کرده بود . بچه ام اصرار کرد که گندم بخریم ولی من توجهی به این کار نداشتم. بالاخره به اصرار او کمی گندم از آن اطراف خریدیم و وارد حرم شدیم .
دم درب ورودی ایستادیم ، به بچه ام گفتم : به امام رضا سلام بکن ! من و مادرش سلام دادیم و بچه ی عزیزم با آن صدای قشنگ و معصومانه اش گفت :
ای امام رضا ، سلام ! سلام ! برات دونه آووردم ! برا کبوترات دونه آووردم !...
و این جملات را چنان صمیمانه بیان میکرد که اشک از چشمان ما جاری گشت و هنوز هم بعد از چند سال هر وقت یاد آن لحظه می افتیم چشمانمان پر از اشک میشود ....التماس دعا
اشعاردیگران : علی ابن موسی الرضا در شعر شاعران و عاشقان