باغ گل ، شعری در وصف گلها
باغ گل
صد هزاران گل به الـوان قشنـگ
آفـرید از خاک بی احساس و رنگ
نرگس و نسرین و یاس و نسترن
گونه گون و بـو به بـو و رنگ رنگ
گــل بـرو یـد مظـهر لطـف خــدا
در زمین و کوه و دشت و پای سنگ
فصل تابـسـتـان و پاییــز و بهــار
در زمــان صلـح و در میـدان جنـگ
برگ گل ها در لطافت چون حریر
تیــغ هـایـش تیــز چـون تیـر خدنگ
عطرگل ها دلنشین چون بوی یار
غنچه هایش بسته چون لبهای تنگ
می روم در باغ گل با شور و شوق
بـاز می گـردم از آن بـا پـای لنگ
عمر گل یک چند روزی بیش نیست
بـاد بـرگــش می ربـایـد بـی درنـگ
باغبان چون ساعتی گردد به خواب
قاتل گل قیچی و بیل و کلنگ
حمیدرضا فاطمی - بهار۱۳۸۰
خدایا شکر !
بهار و طبیعت و عید نوروز